تاریخ : یکشنبه 95/5/24 | 1:38 عصر | نویسنده : mahsa | نظرات ()
درباره وبلاگ
گویا معماری میخونم اما به آشپزی علاقه دارم رویای بزرگی دارم و دوستش دارم هرچند برای دیگران احمقانه و مسخره باشد.. بعضی شبا که دلم میگیره میرم و یه دوچرخه برمیدارم و اونقدر با قدرت پا میزنم که انگار میخوام از دلتنگی هام سبقت بگیرم و پشت سرشون بذارم یا میرم یه توپ بسکت برمیدارم با تمام توان با خودم و دلتنگیم بازی میکنم و تمام تلاشم رو میکنم تا شکستش بدم یا شکستم بده و با تمام توان بزنم زیر گریه با این بهونه که به خودم باختم... من نه فقط اینکه بخندم گریه هم میکنم اما خنده هام مال بقیه گریه هام بمونه تو خلوت خودم و خدا و تنها رفیق تنهایی ها و تلخندها؛ خودم
آخرین مطالب
لینک دوستان